
خدایا :
تو را به صدای گنجشک ها
و به بوی خوش آرزوها سوگند . . .
او را از من مگیر
او دنیای من است . . .
نوشته شده در شنبه 9 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
15:20 توسط lover
| |

دیـگـر هـیـچ مـزه ای دلـچـسـب نـخـواهـد بـود .
مـن تـمـامِ حـسِ چــِشـایـی ام را ..
رویِ لـبـانـت...
جـا گـذاشـتـه ام ......
نوشته شده در پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
14:59 توسط lover
| |
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم !
عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
نوشته شده در چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
20:20 توسط lover
| |
به یک “هستم”
به یک “نترس”
به یک “نوازش”
به یک “آغوش”
به یک “دوستت دارم”
خلاصه بگویم به “تو”
نیازمندم ...!
نوشته شده در چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
20:18 توسط lover
| |

قشنگ ترین کنسرت دنیا...
صدای نفس نفس زدن تو در آغوشم بود . . .
نوشته شده در چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
19:32 توسط lover
| |

وقتی حس میکنم جایی در این کرِه ی خاکی تو نفس می کشی...
و من از همان نفس هایت، نفس میکشم . . .
تو باش !
هوایت ! بویت ! برای زِنده ماندنم کافی است ...
نوشته شده در چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
18:40 توسط lover
| |
کجایی عزیزم ببینی که تنهام...
کجایی ببینی چه تاریک شبهام...
نوشته شده در یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
22:55 توسط lover
| |
نوشته شده در یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
22:51 توسط lover
| |
رفتن تو مرگ منه..
دستای تو تو دستمه...
نگو که باید جدا شیم...
نبوده تو نبودمه...
نوشته شده در یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
22:48 توسط lover
| |
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
نوشته شده در یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:
,
ساعت
22:44 توسط lover
| |
صفحه قبل 1 2 3 4 ... 9 صفحه بعد